تاریخچه کاشی
ادامه پیشرفت در صنعت سفالگری منجر به تغییراتی در روش تولید که شامل تغییر کورهها، اختراع چرخ کوزهگری و نیز کیفیت مواد سفالگری نظیر رنگآمیزی و لعابکاری بوده است. زمان آغاز لعابکاری که امکان ضد آب کردن و همچنین نقاشی کردن و زیباسازی ظروف و سفالها و تهیه کاشی را مقدور میکرد به حدود 5000 سال پیش میرسد. بدین سبب مطالب زیر را با عنوان تاریخچه کاشی گردآوری نمودیم.
روش و دانش لعابکاری از بابل به نقاط دیگر ایران رواج یافت. بعد از اسلام با تشویق استفاده از ظروف سفالی و سرامیکی به جای ظروف فلزی، طلا و نقره؛ صنعت سفالگری رشد تازهای یافت و از صنعت سفالسازی و کاشیسازی برای آرایش محراب مسجد، ضد آب کردن دیوار حمامها، ایجاد حوض و آبنما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و کوزهها همچنین شیببندی بامها استفاده شده است.
اشکال اولیه کاشیهای سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس به عنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت. کاشیهای مدرن اولیه به طور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را نداشتند. مصالح کاشیها از کف رودخانهها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده و در آفتاب خشک میشدند. کاشیهای اولیه خام بودهاند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کندهکاری ظریف روی کاشیها از آنها برای تزیین استفاده میکردند.
صنعت سرامیک در واقع محدود به ساخت ظروف، وسایل و قطعات سفالی ساده گذشته نیست و کاربردی شگرف در همه ابعاد تمدن و تکنولوژی نوین بشر امروز دارد. روش ساخت و تهیه کلیه وسایل سرامیکی تقریبا یکی است و بسته به کاربرد، تفاوتهای جزئی در روش تولید دارد که در طی تاریخچه کاشی به آن اشاره نمودیم.
کاشیهای پخته شده (Firing Tile)
مصریهای باستان، اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومترند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده میکردند. در واقع مصریان مبدا تاریخچه کاشی در دنیا محسوب میشوند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بینالنهرین با سفالینههای قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف، سقف و حتی لولهکشی درون ساختمانها استفاده میکردند.
چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده میکردند تا بتوانند سرامیک مقاوم و سفید رنگی به نام چینی (Porcelain) تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده میشد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده میکردند. آنها با استفاده از کاشی، شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پرمفهوم و زیبایی خلق کردهاند.
کاشیهای لعابدار (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشیها که برای مقاصد تزیینی استفاده میشدند در سراسر آسیای جنوبی، آفریقای شمالی، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید. از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه میگرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود، صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگهای ظریف کنار هم چیده میشدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع، مس، کبالت، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده میکردند که لعابی درخشندهتر و محکمتر حاصل مینمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شد و به تدریج در بین صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کرد. مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند به طوریکه برخی از این کاشیها هنوز هم استفاده میشوند مانند کاشی دلفت (از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا (از مایورکای اسپانیا)
کاشیهای مدرن (Modern Tile)